جنون

 

دل گمراه من چه خواهد کرد
با بهاری که میرسد از راه ؟
یا نیازی که رنگ می گیرد
درتن شاخه های خشک و سیاه ؟
دل گمراه من چه خواهد کرد ؟
با نسیمی که می ترواد از آن
بوی عشق کبوتر وحشی
نفس عطرهای سرگردان؟
لب من از ترانه میسوزد
سینه ام عاشقانه میسوزد
پوستم میشکافد از هیجان
پیکرم از جوانه میسوزد
هر زمان موج میزنم در خویش
می روم میروم به جایی دور
بوته گر گرفته خورشید
سر راهم نشسته در تب نور
من ز شرم شکوفه لبریزم
یار من کیست ای بهار سپید ؟
گر نبوسد در این بهار مرا
یار من نیست ای بهار سپید
دشت بی تاب شبنم آلوده
چه کسی را به خویش می خواند ؟
سبزه ها لحظه ای خموش خموش
آنکه یار منست می داند
آسمان می دود ز خویش برون
دیگر او در جهان نمی گنجد
آه گویی که این همه آبی
در دل آسمان نمیگنجد
در بهار او ز یاد خواهد برد
سردی و ظلمت زمستان را
می نهد روی گیسوانم باز
تاج گلپونه های سوزان را
ای بهار، ای بهار افسونگر
من سراپا خیال او شده ام
در جنون تو رفته ام از خویش
شعر و فریاد و آرزو شده ام
می خزم همچو مار تبداری
بر علفهای خیس تازه سرد
آه با این خروش و این طغیان
 دل گمراه من چه خواهد کرد ؟

   

فروغ فرخزاد 

 

 

 

paiiz89.Y

تولد

  

زادگاه و تاریخ تولد هیچ کس در هیچ نقشه و تقویمی نیست... چراکه آدمها هر لحظه در تپش قلب  

 

کسانیکه دوستشان دارند متولد می شوند.... 

 

  

 

 

 paiiz89.Y  

 

 

این لحظه یادت بماند و این شعر که سال ها بعد  

 

مثل سوت قطاری از کنار گوشت عبور می کند  

 

واژه ها برایت دست تکان می دهند 

 

 خاطره ها مثل آشنایان دورت به تو نزدیک می شوند  

 

و نمی دانی چرا نبض این شعر  

 

برای تو اینقدر تند می زند !!! 

 

 

 

paiiz89. N

 

ذهن های بزرگ درباره ایده های بزرگ صحبت میکنند- ذهنهای متوسط درباره رویدادها حرف می زنند- ذهن های کوچک درباره دیگران حرف می زنند. 

  

 

  

 

paiiz 89.Y

               

 

خدا جون

 

حضور
هیچکس در زندگی ما اتفاقی نیست، خداوند در هر حضور رازی نهان کرده است
برای کمال ما؛ خوش آن روزی که دریابیم راز این حضور را...! 

 

 

 

 

 

paiiz 89.Y

 

واسه دشت وسیع مهربونیات مترسک می شم تا هرگز کلاغ های غم دور و برت پیدا نشن .  

  

   

paiiz 89.Y

 

فکر تنهایی نباش.تنهایی خودش تنهاست.تنها به فکر کسی باش که بی تو تنهاست.  

  

 

 

 

paiiz 89.Y

 

در شگفتم که سلام آغاز هر دیداریست ، ولی در نماز پایان است . شاید این بدین معناست که پایان نماز ، آغاز دیدار است. 

   

 

 

paiiz 89.Y

 

عشق مانند نواختن پیانو است. ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری، سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی. 

  

 

 

paiiz 89.Y

 

انسان های بزرگ دو دل دارند: دلی که درد می کشد و پنهان است ، دلی که میخندد و آشکار است. 

  

 

paiiz 89.Y